درباره ما
با سلام ب تارنمای کربلایی علی مردانی خوش امدید برای عضو شدن در گروه تارنمای کربلایی علی مردانی کلمه//علی مردانی رو ب این شماره ارسال فرمایید 09335263771
نویسندگان
پیوندهای روزانه
دیگر امکانات
|
| |
| وب : | |
| پیام : | |
| 2+2=: | |
| (Refresh) | |
<-PollItems->
<-PollName->
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 95
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1
لینک های ویژه
لینک دوستان وبگاه
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنواندوست داران کربلایی علی مردانی
و آدرس ya-almdar.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
آرشیو مطالب
برچسب‌ها
طراح قالب
اون یلی که می گن یل حسینه
پادشاه عالمینه
پهلوان حسینه
اون یلی که می گن سپر حسینه
گل یاس زینبینه
شیر صحرای حسینه
اون یلی که میگن حریف نداره
توی عالم تا نداره
شیر مرد کارزاره
اون شیر مردی که دست نداره
دل زهرا بی قراره
واسه ارباب علمداره
یل یل بی دست ابوالفضل (ع)
یل یل سر مست ابوالفضل(ع)
&&&&&&&&&&&&&&&&
برای خواندن متن کامل شعر به ادامه مطلب بروید
اون یلی که می گن یل حسینه
پادشاه عالمینه
پهلوان حسینه
اون یلی که می گن سپر حسینه
گل یاس زینبینه
شیر صحرای حسینه
اون یلی که میگن حریف نداره
توی عالم تا نداره
شیر مرد کارزاره
اون شیر مردی که دست نداره
دل زهرا بی قراره
واسه ارباب علمداره
یل یل بی دست ابوالفضل (ع)
یل یل سر مست ابوالفضل(ع)
اون یل سرورو ساقی کوثر
مهرو فضلش از همه برتر
قمر برتر حیدر
اون یل صفدرو بر همه سرور
به دو عالم از همه برتر
اونه یاور حسین حیدر
اون یلی که می گن مست حسینه
توی دنیا هست حسینه
اون امید زینبینه
اون یلی که می گن قمر حسینه
توی کربلا سپر حسینه
اون ماه مغربینه و مشرقینه
یل یل بی دست ابوالفضل(ع)
یل یل سرمست ابوالفضل(ع)
یه غریب که می گن باب الحوائج
ذکر نامش بر همه رائج
اون امید عالمینه
یه یل که همه یلا ازش می ترسن
زبردن نامش همه می لرزن
همه دانید اخ الحسینه
یل عالمین و ساقی دریاست
پسر عشق حضرت زهراست
به دو عالم امیر و مولاست
به همه ی عالم امیر و آقاست
یل زینب و صاحب دلهاست
به دو عالم عشق هویداست
یل یل بی دست ابوالفضل(ع)
یل یل سرمست ابوالفضل(ع)
اونی که به زهرا نور دو عینه
حافظ و سردار حسینه
اون ابوالفضل شیر حسینه
اونی که به عالم عشق حسینه
تو رشادت ذکر حسینه
اون ابوالفضل ماه حسینه
یل یل بی دست ابوالفضل(ع)
یل یل سرمست ابوالفضل(ع)
یك فلك یه پهلوان یه علمدار جوان
یه بهار بی خزان «یك یدالله»
یه شیر و یه تكیه گاه ضد لشكر سیاه
قوت قلب سپاه «یك عشق الله»
یه مادر و یه قتلگاه یه دیو شوم و بی حیا
نشسته رو سینه شاه «وای كربلا»
یه آسمون پر غبار یه صحرای خونین و زار
یه اسب خوب بی سوار «ای ذوالجناح»
یه حسین و یه قنداغه وای كه هوا چقدر داغه
یه طفلی در تب و تابه «لای لای علی جان»
آی اصغرم گریه نكن لالا هنوز زوده برات
بابا بمیره آخ برات «ای علی جان »
یه لشكر و یه اكبره رجز خونیش دل می بره
او شبه پیمبره «عشق باباست»
یه باباهست با جسمی كه كردن اونو تیكه تیكه
اشكاش میاد چیكه چیكه «جان باباست»
یه علقمه پر از غمه ابرای غم رو عالم
تو خیمه هاست یه واهمه «عمو بیا»
یه دلبر و قلندره از قمرم زیباتره
قد رشید و دلبرش از فلكم بلندتره
«عشق زهرا»
یه زینب و یه كاروان یه انگشت و یه ساربان
هجده داغ زینب كمان «قد زینب»
یه دشمن و یه گوشواره یه دختر و گوش پاره
حال زینب چقدر زاره «وای بر زینب»
یا علی اکبر(ع)
شهزاده علی اکبر نور دل من دلبر
تو شاهنشه بی سر ای شبه پیغمبر
مولا یا علی اکبر
اربا اربا شده پیکر تو در عزایت جان دهد مادر تو
آب هم خجل شد از دو لب تو همه جن و ملک در غم تو
غمت شرری شد بر جان و دل و این پیکر
سوزد دل این نوکر بنما تو نظر دلبر
شهزاده علی اکبر................
ای موذن ای بلال کربلا مه جبین و مه لقا عشق خدا
ای جوان خوش بر و روی حسین به چه شمشیر می زنه صد مرحبا
این یل صفدره حیدره این لیلا اکبره
در صف یل ها اوله شاگرده یل حیدره
شاگرد عمو عباسشه وارث عشق و احساسشه
در ارض و سما حرفشه حیدر مددی نعرشه
شهزاده علی اکبر.............
بر زمین پا مکشان جوان من از داغت شد خون فشان چشمان من
رحمی کن بر من پیر تو ای جوان ای بهار من مشو خزان من
ای شیر نر لیلا ای شاه نوه ی زهرا
هم شبه نبی بودی هم شبه ولی الله
می خواند به دل لشکر انا ابن العشق حیدر
گفت لشکر آل الله به به زنده شد حیدر
شمشیر می زنه دلبر از میمن و از میسر
بگو ماشاءالله چشمت نزنند اکبر
شاپرك آروم آروم گریه كن با من خسته
قاصدك آروم آروم روضه بخون دلم شكسته
«عمو عباس مو دریاب»
شاپرك بیا بریم به علقمه
دل من واسه عموم شور میزنه
شاپرك گوش بكن آهنگ غمه
انگاری صدای بی بی فاطمه
قاصدك به عمه جون خبر بده
بگو مهمونی شده تو، علقمه
بگو كه فرشته ها بیان پایین
بگیرن دستای بی بی فاطمه
شاپرك برو به فاطمه بگو
بگو كه بر سر و سینه نزنه
بگو عمو جون من خوب می دونه
كه سر و سینه ات هنوز درد می كنه
شاپرك آروم ....
قاصدك كاش مثل تو می پریدم
دور چشمای عموم می چرخیدم
تو بگو چرا چشاش خونی شده
وای غمش باعث دل خونی شده
شاپرك تو علقمه چه خبره
دوتا دست بابایی به كمره
انگاری فاطمه روضه می خونه
انگاری تشییع پیكر قمره
شاپرك آروم....
«عمو عباس منو دریاب»
شاپرك بابا جونم داره می ره
برو همراش نذاری كه بمیره
قاصدك بابام خیلی مهربونه
می ترسم باهام نیاد بریم خونه
قاصدك صدای بابا یی می یاد
انگاری از توی قتلگاه می یاد
شاپرك شمر روی سینه بابام چیكار داره
چرا اون خنجر شو در می یاره
شاپرك برو به دشمنا بگو
سر بابای عزیز مو نبرید
بهشون بگو بی بی رقیه گفت
به جا بابا سر من رو ببرید
آخه بابا سه روزه آب ندیده
از عطش حنجر اون چه خشكیده
لااقل بذارین سیرابش كنم
با دستای كوچیكم نازش كنم
شاپرك آروم .....
«پایان»
«لیلی و مجنون»
لیلی ای گم كرده است مجنون خود را چاك چاك
لیلی می جوید تنش را بعد چهل روز زیر خاك
مجنون من سر ندارد ای خدا در زیر خاك
ای خدا بستان تو جان این حقیر هیچ نیست باك
لیلی ای مجنون ندارد این جهان جان بر لب است
شاخکی درخت ندارد طعمه هیزم خر است
خیز زجا مجنون من بنگر در این صحرا مرا
لیلی دیرینه ات با لیلی امروز را
لیلی دیرینه ات قد رسایش خم نبود
عاشق دیرینه ات گیسوی او سفید نبود
لیلی تو در امانت داری امین نبود
لیلی ات شرمنده است تاب سه ساله بیش نبود
لیلی می چرخد به دور خاك مجنون ای خدا
در گمانم در طواف كعبه است ای خدا
همه ی فرشته ها با لیلی بر سر می زنن
چه خبره غوغا شده الامان زكربلا
لیلی در عوض بلا حیران و سرگردان شده
مجنون بی سر بریده قلب او ویران شده
بخدا ز وقتی لیلی خاك مجنون و دیده
كاروون غصه داره چون لیلی داره جون می ده
بدونید حسینیا لیلی و مجنون زیاده
به مثال لیلی و مجنون ما هیچ دین و مذهب نداره
«پایان»
«اعوذ بالله»
اعوذ بالله من الكرب و بلا
می خوام برات قصه بگم
قصه ای از روز بلا
اهل قصه دل بدین
با هم بریم به كربلا
توی یك باغ خدا
پر شده از آلاله ها
لاله نه جنس طلا
توی بازار بلا
لاله های جورواجور
اعم از پیر و جوون
وای خدا ازش میاد
انگاری بوی خزون
«اعوذ با الله من الكرب و بلا »
با غبون دین فروش
حرف حاكم كرده گوش
داسشو برداشت اورد
لاله ها رو كرد خموش
سرور این لاله ها
پسر پیغمبره
اون كه باراز نگاش
از همه دل می بره
«اعوذ بالله من الكرب و بلا
گل چینای بی شعور
گلا رو هی می چیدن
بقیه گلا رو هم
با لگد می كوبیدند
آسمون گریه اش گرفت
زمین هم دلش گرفت
جبرئیل اومد زمین
براشون عزا گرفت
كربلا غوغا شده
موج خون به پا شده
همه ی اهل زمین
گریه و عزا شده
قول هوالله احد
زینب كبری مدد
ذكر بچه ها شده
عمه جون كمك كمك
گل چینا هی میزدند
غنچه های بی گناه
غنچه ها داد می زدن
الامان ز كربلا
«اعوذ بالله من الكرب وبلا»
«پایان»